سجاده­اش همیشه پر از عطر یار بود

پیشانی­اش به سجده دائم دچار بود

هم زین­العابدین زمان بود و هم لبش

گل­خانه­ی صحیفه­ی سبز بهار بود

صوتش نگو! به حضرت داوود رفته بود

نهج­البلاغه در سخنش آشکار بود

با آن که از درخت حسین و گل علی­ست

تصویری از فروتنی آبشار بود

هرچند کربلا کمرش را شکسته بود

آیینه­ی تمامْ قد روزگار بود

 




یا فاطمه چشم تو روشن

بیت الولا گردیده گلشن

حق بر حسینت یک دسته گل داد

آمد به دنیا امام سجّاد