کاش دم مردنم برسم کربلا...عشق من یا حسین نفسم کربلا...

سال هاست که سر ِ راه ِ مُسافرانِ کــربــــلا می ایستمُ
          تــو را بــو می کِشَم!


کی می شود به حالِ خرابـــمـ دعا کنی؟
نام مرا میان قنوتی صدا کنی؟
 عمری است کوچه گرد دیار محبتــم
شاید دلتـــــ بسوزد و شاید و عطــا کنی
با درد هم نشینـم و با غصه هم دمـــم
 شافی تویی  شود که مرا هم دوا کنی؟
خواهم که جان دهم به رکابت امیر عشــــــق
آیا شود که حاجتــــــــــ من را روا کنی؟
سر تا به پای غرق گناه و ضلالتم
آقــــــا تویی که با بدیـــم ، خوب تاکنی
ای زائر شکستـــــه دل شهر غصه ها
کی می شود که قسمت من کربلا کنی؟

 


امشب دارم میرم خونه مولا

حلال کنید

انشالله قسمت همتون بشه

کاشکی برم و برنگردم و...

این

اخرین

پستم باشه

 

یا علی ...

 

من الذی ایتمنی؟.......



کدام دست، گوشه گیر این خرابه ات کرد و شناسنامه مصیبت در دستانت

گذاشت؟

کدام اندیشه پلید، چشم های کوچکت را گریه خیز ماتم ها کرد؟

به کدام جرم، گام های کودکی ات را این چنین آواره صحراها کردند؟

این وقاحت ظالم، از روزنه کدام غار بیرون ریخت که شب هایت را بی ستاره کرد و

 شانه هایت را بی تکیه گاه؟

دیوارهای ستم گر تاریخ، چشم هایت را تحمل نتوانستند و نفس های معصومت را

 به چوب ها سپردند.

زمین، همیشه این گونه پنجره ها را به باد داده است.

السلام علیک یا بنت الحسین(علیه السلام)

السلام علیک یا مولاتی...


یارقیه که میگم توی صحن و سراشم،یارقیه که میگم از کوچیکی گداشم،

یارقیه که میگم از دل و جون فداشم،

السلام علیک یا زین العابدین...


بعد از آن واقعه ی سرخ، بلا سهم تو شد

پیکر سوخته ی کرب و بلا سهم تو شد

بعد از آن واقعه هفتاد و دو آیینه شکست

ناگهان داغ دل آینه ها سهم تو شد

بعد از آن واقعه آشوب قیامت برخاست

بر سر نیزه سر خون خدا سهم تو شد

بعد از آن واقعه خون جوش زد از چشمانت

خطبه ی اشک برای شهدا سهم تو شد

بعد از آن واقعه در هروله ی آتش و خون

در شب خوف و خطر خطبه ی «لا» سهم تو شد

بعد از آن واقعه در فصل شبیخون ستم

خوردن زخم ز شمشیر جفا سهم تو شد

خیمه ی نور تو در فتنه ی شب سوخت ولی

کس نپرسید که این ظلم چرا سهم تو شد

بعد از آن واقعه، ای زینت سجاده ی عشق

از دلت آینه جوشید، دعا سهم تو شد

بعد از آن واقعه، ای کاش که می مردم من

مصلحت نیست بگویم، که چه ها سهم تو شد

بعد از آن واقعه ی سرخ ، حقیقت گل کرد

کربلا در تو درخشید، خدا سهم تو شد

***رضا اسماعیلی***

نصیبم کن بوسه بر حرم با صفای حسین...

تا کی بشینم...

عکست بمینم...

حرم نبینم...

عمرم حروم شد...

عمرم تموم شد...

***

شبي ساكت و دلگير

خودم بودم و قلبيكه ز غم بسته به زنجير
و هنگام اذان بود
كه پيچيد در آفاق يكي نغمه تكبير
نوشتند ، كه هنگام اذان دست به دامان خدا باش
و مشغول دعا باش
وگفتم به خدا بين دعايم
كه دلتنگ اذان حرم كرب و بلايم ...